ساواک «دانشگاه» را مرکز مخالفین می دانست! + اسناد تاریخی
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۴۸۹۹۱
به گزارش جماران از پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ گزارشات متعددی از ساواک درباره ناآرامیهای دانشگاه تهران در بهمن و اسفند 51 مشاهده میشود. براساس این اسناد، دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه ملی [شهید بهشتی فعلی] در جریان جشنهای 6 بهمن به مناسبت انقلاب شاه و مردم، اعتصاب کرده و در امتحانات پایان ترم شرکت نکردهاند و از همین رو تعداد زیادی از دانشجویان دستگیر و محروم از تحصیل شدهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اسناد متعددی درباره شرایط دانشگاهها، دخالت مقامات امنیتی در دانشگاهها و ایجاد فضای رعب توسط ساواک وجود دارد. لابلای این اسناد، گزارشات متعددی از ساواک درباره ناآرامیهای دانشگاه تهران در بهمن و اسفند 51 مشاهده میشود. براساس این اسناد، دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه ملی [شهید بهشتی فعلی] در جریان جشنهای 6 بهمن به مناسبت انقلاب شاه و مردم، اعتصاب کرده و در امتحانات پایان ترم شرکت نکردهاند و از همین رو تعداد زیادی از دانشجویان دستگیر و محروم از تحصیل شدهاند. به گواه اسناد، مراکز ساواک در کلیه دانشگاهها فعالیت داشتهاند.
به مناسبت 16 آذر و روز دانشجو، تعدادی از اسناد مرکز اسناد انقلاب اسلامی، در معرض دید خوانندگان قرار میگیرد.
در همین رابطه در در گزارش 51/10/30 با موضوع اعتصاب دانشگاه تهران آمده است: با پیوستن دانشجویان دانشکده حقوق و ادبیات و پزشکی به دانشجویان دانشکده فنی، اجتماع قابل ملاحظهای را تشکیل داده و با پرتاب سنگ به مقابله با گارد دانشگاه پرداختند. در نتیجه چهار نفر از افراد گارد دانشگاه زخمی و تعداد زیادی از شیشههای دانشکده حقوق به علت پرتاب سنگ از جانب دانشجویان شکسته گردید. ضمنا تعداد زیادی از دانشجویان اخلالگر توسط گارد دانشگاه دستگیر شدهاند.
نظریه شنبه: فعلا دانشجویان متفرق و از دانشگاه خارج گردیدهاند و وضع دانشگاه نیز آرام میباشد.
نظریه یکشنبه: نظریه شنبه مورد تایید است.
نظریه 20 هـ.ب: نظریه یکشنبه تایید میشود.
ملاحظات: مراتب فوق ساعت 13:45 روز 51/10/31 تلفنگرام گردید.
نظریه شنبه: شایسته است برای کنترل و بهداشت دماغی و فکری جوانان در دانشگاهها، طرح و برنامههای جدیدی پایهریزی شود، یعنی دانشجویان علاوه بر 20 ساعت درس در کلاس، در محیطی ورزش فکری داشته باشند که زود به صورت عامل قرار نگیرند. دانشجویان دانشگاهها اکثرا شهرستانی هستند که اکثرا افرادی ساده میباشند، ولی این محیط غلط و بد ما است که آنها را دگرگون مینماید. دانشگاه نیز به جای اینکه مشوق آنها در کارهای علمی و اجتماعی باشد، مراکز تجمعی برای بیان درد دل دانشجویان با یکدیگر شده است و با بیان مسائل و ناراحتیهای شخصی و اجتماعی، بالاخره در تحت شرایط سنی به راههای سیاسی و غلط کشیده میشوند و ناراحتیهای داخلی و اجتماعی دانشجویان را استادان درک نمینمایند. درست مثل این است که مدرسین دانشگاهها هیچگونه مسئولیتی جز تدریس مطالب درسی ندارند و با زندگی و تفکر و اجتماع جوانان کاری ندارند و اصلا به آنها مربوط نیست که حاضرین در کلاس دیشب کجا بودهاند، کیستند و در چه موقعیتی هستند.
نظریه یکشنبه: با توجه به اینکه شنبه فردی مطلع و وارد به امور دانشجویی و دانشگاهی میباشد، نظریه وی قابل تعمق و بررسی است.
نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تایید میباشد.
در گزارش دیگری مورخ 51/11/14 با موضوع «نگاهی به سر و صداهای اخیر در دانشگاه تهران» اینگونه آمده است:
«به مناسبت بزرگداشت دهه انقلاب در سراسر کشور تظاهرات و مراسمی برپا شد که همه مردم آن را دیده و یا شنیدهاند، ولی در این میان دانشگاه تهران در جهت مخالف تظاهرات و سروصداهایی راه انداخت که در نوع خود قابل بررسی و مطالعه است. این سروصداها و تظاهرات مخالف در دانشگاه تهران بار دیگر این نکته را به ثبوت رسانید که مرکز ثقل و به طور کلی مرکزیت مخالفین هنوز هم در دانشگاه است و در هر موقعیتی این مخالفت را با حرف و عمل ثابت میکنند. البته مسلما مخالفت عدهای در این جریانات شاید کمکی و ردپایی برای شناخت عناصر مخالف و مشکوک تازه باشد، ولی آیا درباره اینکه شاید 80% دستگیرشدگان سیاسی هر سال را دانشجویان و دانشگاهیان تشکیل دادهاند، فکری شده است؟
مسئولین انتظامی و امنیتی مرتبا مشغول جمعآوری اطلاعات و شناختن و دستگیری این عناصر هستند و به حق تا حد امکان و توان خود مشغول خدمت میباشند. ولی آیا برای جلوگیری از ازدیاد و تولید عناصر جدید فکری شده است؟ البته این کار را باید به دست مسئولین دانشگاه و استادان انجام گیرد و از حوزه کار ساواک خارج است. در واقع باید قبول نمود که دانشجوی مخالف و مبارز امروزی که حاضر به تظاهرات بر علیه شاهنشاه آریامهر و ملت شده و حتی دست به اسلحه نیز میزند، قبل از ورود به دانشگاه جوانی ساده و عامی بیش نبوده است، ولی چرا و چطور ظرف یکی دو سال یا سه سال تحصیل دانشگاهی، ناگهان زیر و رو شده و درجهت مخالفت مصالح عمومی حاضر به خرابکاری و غیره میشود؟
آیا استادان و مسئولین دانشگاهها به آنها درس مخالفت و مبارزه میآموزند؟ مسلما نه! ولی در عمل باید قبول نمود که اوضاع و احوال آموزشی مدارس عالی و دانشگاهها، به ویژه دانشگاه تهران طوری است که هیچ مدرس و استادی مسئولیتی در این باره احساس نمیکند و مسلما مسئولین دانشگاهها نیز برای خوشآیند مقامات دولتی در هر مراسم شرکت کرده و جانبازی دانشجویان و دانشگاهیان را در راه شاه و ملت اعلام مینمایند، بدون اینکه حتی یک بار دانشجویان را در طول تصدی خود دیده باشند.»
همچنین در نامه دیگر از رئیس ساواک به ریاست دانشگاه چنین آمده: « مواد 4 و 5 آییننامه انضباطی مصوب 50/5/1 وزارت علوم و آموزش عالی، تکلیف دانشجویانی را که علیه امنیت مملکت اقدام کردهاند، تعیین نموده و خواهشمند است دستور فرمایید از نتیجه اقدامات معموله این سازمان را مطلع فرمایند.»
در گزارش دیگری در 51/11/26 منبع ساواک چنین گزراش میکند: « در دانشگاه پهلوی شایع است دانشگاه تهران روزهای سختی را میگذراند و تمام دانشکدهها به جز دانشکده دندانپزشکی به علت اعتصاب دانشجویان تعطیل است. دانشجویان در راهپیمایی در داخل دانشگاه، از سنگ استفاده کردهاند و دانشکدههایی را چون دانشکده دندانپزشکی با سنگ مورد حمله قرار دادهاند و تعطیل کردهاند. این تظاهرات به علت گرفتار شدن 40 دانشجوی دانشکده فنی رخ داده است. این عده روی پشتبام دانشکده فنی توسط مامورین پلیس گرفتار شدهاند. پلیس برای سرکوبی تظاهرات، چند بار در دانشگاه وارد شده و دانشگاه تهران تا تاریخ 51/11/22 که تاریخ مجدد ثبتنام است، تعطیل اعلام شده است. ضمنا حسینیه ارشاد و مسجد ونک و چهار مسجد دیگر را در تهران بستهاند.
همچنین در سند دیگری اداره کل سوم در نامهای به ریاست دانشگاه درباره ادامه تحصیل دانشجویان محکوم مینویسد:
طبق تصمیمات متخذه توسط مسئولین مربوط در مورد ادامه تحصیل دانشجویانی که به اتهام اقدام علیه امنیت کشور بازداشت و به بیش از دو ماه محکوم میشوند، وزارت علوم و آموزش عالی و دانشگاههای مربوط با توجه به آییننامه انضباطی مصوب 50/5/1 آن وزارت اقدام خواهند نمود، علیهذا با ایفاد یک نسخه آییننامه مورد بحث، خواهشمند است دستور فرمایید منبعد در پاسخ دانشگاهها و مراکز عالی آموزشی، حوزه استحفاظی آن ساواک، درباره ادامه تحصیل دانشجویان فوقالذکر طبق مندرجات مواد 4 و 5 آییننامه مذکور رفتار و در پاسخ استعلام مراکز عالی آموزشی طبق نمونه پیوست پاسخ داده شود تا در این مورد راسا از طرف مراکز عالی مذکور و وزارت علوم و آموزش عالی تصمیمات لازم اتخاذ گردد. مدیرکل اداره سوم، مقدم
بعدازظهر روز 51/11/26 دانشجویان دانشکده فنی چهار امتحان داشتند که بایستی 145 نفر از دانشجویان در آن شرکت میکردند، لکن به علت عدم حضور دانشجویان (به عنوان اعتراض به بازداشت تعدادی از دانشجویان) برگزار نگردیده است.
صبح روز 51/11/28 نیز دانشجویان دانشکده مذکور، سه امتحان داشتند که دو امتحان انجام، لکن یکی از آنها که بایستی 30 نفر در آن شرکت میکردند، به علت فوق انجام نشده است.
صبح روز 51/11/28 دانشجویان سال سوم دانشکده دامپزشکی (50 نفر) به عنوان اعتراض به بازداشت یک نفر از دانشجویان سال مزبور از حضور در کلاس درس خودداری نمودهاند. در روزهای مزبور، وضع سایر دانشکدههای دانشگاه تهران عادی بوده است.
در حاشیه مینویسد:
روسای دانشکده دانشگاه در مقابل این عمل دانشجویان، چه اقدام یا تنبیهی برای آنان قائل شدهاند و چطور مسئولین دانشگاه این بهانه را قبول میکنند؟ [باقی خط ناخواناست].51/11/29
منبع: جماران
کلیدواژه: انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی ساواک دانشگاه ها رژیم پهلوی روز دانشجو انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی دانشجویان دانشکده مسئولین دانشگاه تعداد زیادی دانشگاه تهران دانشکده فنی دانشگاه ها آیین نامه شده اند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۴۸۹۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راهحل نظریهپرداز توسعه دانشگاه جان هاپکینز برای تورم ایران
رضا رمضانی در خبرآنلاین نوشت: از پیشنهاد هانکه برمی آید که دولت، چون نمیتواند طلای لازم معادل افزایش حجم پول را تأمین کند، پس بر حجم پول نیفزاید. در وضعیت حاضر، اگر حکومت پول چاپ نکند، در پرداخت هزینههای خود و مصارف خواسته و نخواستهی پولی کشور دچار مشکل میشود. یعنی در وضعیت کنونی، اظهارات ضمنی هانکه هم نشدنی است.
صورت مسأله- ایران با مشکل عظیم شتاب فزاینده حجم پول روبه رو است. سیستم پولی کنونی کشور در هر ۲۴ ساعت در حدود ۶ همت (هزار میلیارد تومان) بر حجم پول میافزاید. برای احساس وضعیت، این افزایش حدوداً معادل میانگین ۳۰۰۰ سال دوران پهلوی (۱۳۵۷-۱۳۰۴) است. یعنی حکومت ایران در شبانروز یک میلیون برابر هر شبانروز پیش از انقلاب به اصطلاح پول چاپ میکند. در واقع این مبلغ را نمیتوان چاپ کرد، بلکه در سیستم الکترونیک پولی بر تعداد صفرهای حجم پول، افزوده میشود.
- یکی از عوامل تورم، همین افزایش حجم پول است که موجب کوچکتر شدن قدرت خرید میشود؛ افزایش فقر و فساد از پیامدهای آن است. باز هم برای درک وضعیت، ۱۰۰ هزار تومانی در ۱۳۹۰ معادل ۱۰۰ دلار بود و امروز معادل یک و نیم دلار است.
حل مسألهچند پرسش
- آیا نجات از مصیبت افزایش حجم پول کشور شدنی است؟ مسلماً شدنی است. زیرا بسیاری از کشورها که به این بلاء مبتلاء بودند، آن را چاره کردند، یعنی عملا شدنی است.
- آیا بدون تخصصها و تجربهها میتوان به رفع مشکل پرداخت؟ قطعاً بدون تخصصها و تجارب، نشدنی است.
- آیا با یک تخصص و راه حلهای یک متخصص میتوان مشکل را رفع کرد؟ به این پرسش میپردازم.
معمولا تصور میشود که چارههای مطرح شده توسط یک متخصص ولو مجرب، شدنی است. با موارد عدیده میتوان نشان داد که چارههای پیشنهادی تخصصهای منفرد، نه فقط شدنی نبوده، بلکه موجب فزونی مشکلات شده است (چرا؟ به این خواهم پرداخت). برای نمونه، چارهی پروفسور استیو هانکه (Steve Hanke) را میآورم.
استیو هانکه استاد اقتصاد در دانشگاه جان هاپکینز است. اخیراً دربارهی نجات ایران از مصیبت تورم و توسعه کشور، در مصاحبهای گفته است که در چند کشور آزموده است: با ارتباط ریال و طلا در کمتر از ۲۴ ساعت، تورم تمام میشود. معلوم است که توجه و تأکید وی بر مهار افزایش حجم پول است. آیا راه حل وی شدنی است؟
بررسی پیشنهاد هانکهفرض کنید که افزایش حجم پول کنونی به طلا مربوط شود. - هر گرم طلای ۲۴ عیار به قیمت روز ۴/۸ میلیون تومان است. در اینصورت حکومت برای همین مقدار حجم پول، در هر شبانهروز باید ۱/۲۵ تن و در سال ۴۵۰ تن طلا عرضه کند. کل ذخیره معدنی طلای کشور ۳۰۰ تن است و سالانه ۱۲ تن طلا تولید میشود، بگذریم از این که همین مقدار معادن طلای کشور عمدتا در دست بخش غیردولتی است و بهره مالکانهی آن به حکومت ناچیز است. برای عرضهی مقدار طلای لازم، چارهای جز تأمین طلا از خارج نیست.
یک میلیارد دلار معادل ۱۲/۲ تن طلا است. ایران در سال ۱۴۰۲ حدود ۳۰ میلیارد دلار درآمد نفتی داشت، معادل ۳۶۶ تن طلا. یعنی اگر همهی پول نفت را به طلا تبدیل کند، فقط ۸۰ درصد حجم پول تولیدی در شبانهروز را جبران میکند. بخش عمدهای از درآمد نفت برای رفع نیازهای پایه کشور است و دو سال پیش، فرار سرمایه از کشور به میزان ۴۰ تا ۵۰ درصد درآمد نفت گزارش شده است (گزارش بانک مرکزی). یعنی اژدهای پرشتاب افزایش حجم پول، با بلعیدن همهی پول نفت، باز هم بیشتر میطلبد. با همین بررسی کوتاه میتوان دریافت که چارهی استیو هانکه برای مهار تورم در کشور «نشدنی» است.
بیشتر میتوان اظهارات وی را کاوید. به طور ضمنی از پیشنهاد هانکه برمی آید که دولت، چون نمیتواند طلای لازم معادل افزایش حجم پول را تأمین کند، پس بر حجم پول نیفزاید. در وضعیت حاضر، اگر حکومت پول چاپ نکند، در پرداخت هزینههای خود و مصارف خواسته و نخواستهی پولی کشور دچار مشکل میشود. یعنی در وضعیت کنونی، اظهارات ضمنی هانکه هم نشدنی است.